نهان از دیده ها ، خود کرده تا کی ؟
چو نور دیده ها در پرده تا کی ؟
مکن در پرده همچون شمع ، مسکن
برون آ تا شود آفاق ، روشن
تو شمع بزمگاه لامکانی
در این فانوس سبز آخر چه مانی ؟
چو شمع از نور خود آتش برانگیز
بسوز این تیره فانوس و فروریز
چو داد اول زمان ، نور تو پرتو
تو خود هم مهدی آخر زمان (عج) شو
سوار عرصه دین همگنان کن
چو شمعش ، ذوالفقار آتش فشان کن
عدم کن ظلمت کفر از ره دین
به برق تیغ خون ریز شه دین